معنی از صحابه رسول اکرم

حل جدول

از صحابه رسول اکرم

ابو ایوب انصاری، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عمار یاسر، مقداد، زبیر


از صحابه رسول اکرم (ص)

ابوذر غفاری


خاندان رسول اکرم

اهل بیت، آل یاسین


صحابه

یار


خاندان رسول اکرم (ص)

اهل بیت

لغت نامه دهخدا

رسول اکرم

رسول اکرم. [رَ ل ِ اَ رَ] (اِخ) پیغامبر گرامی. کنایه از حضرت محمد (ص). (یادداشت مؤلف). رجوع به محمد و رسول و تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 29، 32 و 146 و تاریخ مغول ص 103، 222، 516 و 317 و 556 و تاریخ ادبی ایران از سعدی تا جامی ص 535 شود.


اکرم

اکرم. [اَ رَ] (ع ن تف) گرامی تر. (آنندراج) (ناظم الاطباء):
مصباح امم امام اکمل
مفتاح همم همام اکرم.
خاقانی.
چون باریتعالی او را از اکرم نفوس در مناقب و مفاخر شناخت لاجرم... مقدر ساخت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 458). || بخشنده تر. (یادداشت مؤلف) (آنندراج). کریمتر.
- امثال:
اکرم من حاتم.
اکرم من اسیری عنزه.
اکرم من الاسد.
اکرم من العذیق المرجب. (یادداشت مؤلف). || منزه تر. || بزرگتر. (ناظم الاطباء). بزرگتر. بزرگوارتر. ج، اکرمین. جج، اکارم. (یادداشت مؤلف). بزرگوارتر. ج، اکرمون. جج، اکارم. (مهذب الاسماء). || (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. (یادداشت مؤلف).
- اکرم الاکرمین، گرامی ترین گرامی تران. کنایه از خداوندتعالی: بعد از فضل اکرم الاکرمین و فیض ارحم الراحمین ثقت و اعتماد بر کفایت و شهامت تست. (سندبادنامه ص 50).

فرهنگ معین

صحابه

یاران، همراهان، یاران پیغمبر. [خوانش: (صَ بَ یا بِ) [ع. صحابه] (اِ.)]


اکرم

گرامی تر، آزاده تر، جوانمردتر، بزرگتر. [خوانش: (اَ رَ) [ع.] (ص تف.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

صحابه

همراهی، معاشرت، یاران پیغمبر (ص)، کسانی که درک حضور آنحضرت را کرده اند

فرهنگ عمید

صحابه

یاران پیغمبر اسلام و کسانی که به خدمت پیغمبر رسیده و مدتی با وی صحبت داشته‌اند،


اکرم

گرامی‌تر،
بزرگ‌تر،
جوانمردتر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

صحابه

مصاحب، همراه، همنشین، دوست، یار، پیرو

فارسی به عربی

رسول

حواری، رسول

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اکرم

بخشند هتر، گرامی تر

معادل ابجد

از صحابه رسول اکرم

671

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری